كل عناوين نوشته هاي (
آرشيو شده
)
بزن باران
بزن باران
[ شناسنامه ]
سرفه ها تمامي نداشت، از غرب بود تا کنج اتاق جايي پشت پنجره...
......
شنبه 94/12/22
پدرم رفت براي قرار بي قراريهاي مردمان سرزمينم!
......
دوشنبه 94/12/17
کاش عکس بابا حرف مي زد!
......
چهارشنبه 94/12/12
در دل طوفان به پا شده، اروند هنوز سياه پوش است...
......
يكشنبه 94/12/9
بخواب بزرگ مرد کوچک که دنيا شبيه نقاشي هايت نبود!
......
چهارشنبه 94/12/5
رفتي و سهم من از رفتنت شد؛ بغضهايي که ماند در گلو ...!
......
يكشنبه 94/12/2
تمام آرزوي کودکي اش، برگرد...
......
سه شنبه 94/11/27
وقتي امام رضا(ع)، شهادتنامه محمدرضا را امضا کرد
......
يكشنبه 94/11/25
مقاومت، اسارت را به بند کشيد!
......
جمعه 94/11/23
بهار در بهمن جان گرفت
......
سه شنبه 94/11/20
عشق و ديگر هيچ ...!
......
يكشنبه 94/11/18
يک نيم نگاه تو يعني تمام عشق، ماه من برگرد...!
......
پنج شنبه 94/11/15
امروز شهرم دل ميشود و دل...!
......
چهارشنبه 94/11/14
بابا آمد؛ بابا روي دوش مردم آمد!
......
دوشنبه 94/11/12
کاش سکوت انتظار شکسته شود...!
......
جمعه 94/11/9
<
<<
11
12
13
14
15
>
==>
ليست غير آرشيوي ها
سفارش تبليغ