سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بزن باران

بعضی وقت ها بی دلیل دلم گریه می خواهد.

بعضی وقت ها بی دلیل دلم رفتن می خواهد.

بعضی وقت ها بی دلیل ماندن، بی قراری های دنیا را جمع می کند و یک جا آوار می کند روی سرم.

بعضی وقت ها بی دلیل دوست دارم کنده شوم از این دنیای حقیقی.

بعضی وقت ها بی دلیل می خواهم راه ام را گم کنم.

بعضی وقت ها بی دلیل می خواهم هرگز نرسم به آن رسیدنی که نمی دانم آخرش کجاست.

بعضی وقت ها بی دلیل آخر هر راهی می شود بن بست، راهی که تا دیروز باز بود.

بعضی وقت ها بی دلیل همان راه های بن بست می شود همدمم.

بعضی وقت ها بی دلیل سرم را تکیه می دهم روی همان دیوارهای بن بست و زارزار گریه می کنم.

بعضی وقت ها بی دلیل این بست ها برایم دوست داشتنی می شود.

بعضی وقت ها بی دلیل دنبال یک خط نوشته ام از آدمی که نیست.

بعضی وقت ها بی دلیل زیر و رو می کنم همه جا را تا همان که نیست پیدایش کنم.

بعضی وقت ها بی دلیل نوشته هایش را می خوانم.

بعضی وقت ها بی دلیل خودم را لای نوشته های کسی که نیست پیدا می کنم.

بعضی وقت ها بی دلیل در خودم گم می شوم.

بعضی وقت ها بی دلیل دلم می خواهد کسی که نیست بیاید و من را پیدا کند.

بعضی وقت ها بی دلیل از دلم آدرسی می نویسم روی همان دیوارهای ترک خورده ی کوچه های بن بست با دانه های دلم.

اما هنوز پیدا نشده خشک می شود باران دلم روی همان دیوارهای کاه گلی کوچه های بن بست.

بعضی وقت ها بدون آدرس پدا می شوم شاید از بوی همان کاه گل های نم خورده...

فرزانِ